«این زشت ترین سوال دنیاست این که «وقتی ارشد شدی می خواهی چه کاره شوی؟» انگار بزرگ شدن متناهی است. ولی حقیقت این است که انسان می تواند در زندگی چندین و چندکاره شود؛ مثل خویشتن من که چندکاره شدم؛ وکیل، وکیل رئیس بیمارستان، همسر، مادر و در نهایت بانوی اول آمریکا. انسان پیوسته در مسیر شکل گرفتن است؛ مسیری که هیچگاه ثانیه کامل نمی شود و انتهایی ندارد، در مقابل اگر داشته باشد و آدم از شدندست بکشد دیگر چه چیزی باقی می ماند؟» قسمتی از تاریخ شدن، تالیف میشل اوباما را خواندید که در ادامه این یادداشت آن را معرفی کرده ایم. حتما بخوانید:شناساندن کتاب غلبه یک زن؛ راهنمای زنان برای داشتن زندگی ایده آل۱۰ کتاب نوشته شده توسط میلیاردرهای جهان که باید بخوانیدمعرفی کتاب عمر نامه نلسون ماندلا به قلم خودش
مطالعۀ سرگذشت افراد از جوامع گوناگون، آموزنده و البته وحی بخش است و نمی توان برای توصیف لذتی که از بی آرامی عین پنداری با زندگی این افراد و تجربیات سندیت حیات دارد، تعبیر ای یافت. «میشل اوباما» از این مشت افراد است که مطالعۀ زندگی نامه اش بسیار لذت بخش است. داخل ادامه بیشتر با کتاب «شدن» که روایتی از زندگی او به زبان خودش است، آشنا می شویم. شناسنامه کتاب
عنوان: شدن
ادیب: میشل اوباما
تعداد صفحات: ۵۵۱ درباره تاریخچه شدن
تاریخچه شدن بوسیله موجب اسم جذابی که بخاطر آن تفویض شده و البته محبوبیت نویسنده اش یعنی میشل اوباما که زمانی بانوی اول آمریکا بوده است، جزو پرفروش ترین تاریخ های نیویورک تایمز است. میشل اوباما دست بوسیله خامه شده تا در این کتاب ماجرایِ شُدَن های زندگی اش را بازگو کند؛ نایب شدن، نایب مهتر درمانگاه شدن، همسر شدن، پاپا شدن و داخل نهایت حزن بانوی اول آمریکا شدنش.
آنچه در سراسر کتاب مشاهده می شود روایت ساده و دلنشینی است که میشل از زندگی خویشتن تو دوران های متنوع زندگی اش دارد، او که در یک خانواده معمولی، آفریقایی-آمریکایی والبته متجاوز صمیمی و گرم به گیتی آمده و از همان ابتدای زندگی اش که مقارن با دهۀ شصت میلادی و اوج دعوا های مدنی سیاه پوستان آمریکا است، درمی یابد که برای رهایی از محدودیت ها باید بیشتر از یک سفید پوست تلاش یواش تا بتواند ایستگاه مناسبی در جامعه برای خود بسازد. خانوادۀ او که سلاله داخل دودمان فداکاری تبعیض نژادی بوده اند، تمام تلاش پایگاه را می کنند تا میشل و برادرش کِرِگ بتوانند در شرایط مناسبی و تو یک دانشگاه برومند تحصیل بخوانند و البته آینده انعام برای خود رقم بزنند. همه ی این ها باعث می شود تا میشل عضوی از قشر عادی جامعه باشد و عمر او برای بسیاری ملموس و قابل درک باشد.
نگاه زنانه و قلم زنانه از دیگر انفراد های بارز کتاب است که منجر به خلق یک تاریخچه با روایتی معدود شده. او که خود زیاد جزئی نگر است و پیوسته همه چیز را دامن دید دارد می کوشد تا این جزئیات و البته احساسش را در تمامی موقعیت ها به خواننده نقل مکان کند. جالب است که این جزئیات نه عزب زیاده گویی و خسته کننده نیستند بلکه بوسیله مخاطب درون درک بهتر وقایع کمک می کنند.
تاریخچه از سه گانه قسمت واقعی تشکیل شده که هرقسمت در چند فصل روایت می شود. سرنوشت های اصلی کتاب، غلام شدن، ماشدن و بیشتر شدن نام دارند. قسمت اول: من شدن
من شدن شامل روایتی از طفولیت تا شباب میشل است، یعنی زمانی که هنوز به مدرسه نمی رفته تا هنگامی که از دانشگاه پرینستون فارغ التحصیل شده و در یک شریک شدن حقوقی در شیکاگو مشغول بوسیله امر می شود. او در این تقدیر سعی کرده تا قوم اش، محله ای که در آن زندگی می کرده،شهرش، دبیرستان هایی که درون آن ها تحصیل خوانده والبته حال وهوای دوران دانشجویی اش را شرح دهد.
«او لبخندی سرسری پیاده شدن لب نشاند و با نگاهی عاقل اندر سفیه به من گفت: غلام مطمئن نیستم در بخاطر دانشگاه پرینستون کم قیمت باشی. به نظرم داخل نهایت قاهر شدم بوسیله آن مشاور تحصیلی مدال دهم که چندمرده حلاج هستم؛ چون جگر یا هفت ماه بعد، نامه ای در جعبه پستی ما انداخته شد که می گفت از دانشگاه پرینستون اجابت گرفته ام. من هیچ نفس به دفتر کارپرداز تحصیلی نرفتم تا بهش بگویم مرتکب اشباه شده است. این فقره خاصیت ای بخاطر هیچ کدام ما نداشت و تو عاقبت من نیاز نداشتم تا خویشتن را به او مدلل کنم. غلام فقط باید خودم را بوسیله خودم ثابت می کردم.» قسمت دوم: ما شدن
رویدادهای حصه ماشدن بوسیله دوران پس ازآن از آشنایی او با همسرش، باراک اوباما برمی گردد. در این فصل ماجرای ازدواج او با باراک حسین اوباما، دگرگونی شغل میشل از وکالت، کودک دارشدنش و دورانی که بوسیله همراه همسرش بخاطر پیروزی تو انتخابات ریاست جمهوری ولایت متحده آمریکا، تلاش می کنند را می خوانیم.
«آن زمان که من نه ساله بودم و هیچ چیز در مورد عشق، تعهد و فتح کردن دنیا نمی دانستم. تنها کاری که می توانستم بکنم، تخیل این بود که عشق چگونه است و در آینده چگونه آدمی ضابطه خواهد رسید تا کاری درنگ که چنین احساس عمیقی به او فاحش کنم. نکند راحتی بود مایکل جکسون بیاید؟ «خوزه کاردینال» از آویشن بیسبال کابز چطور؟ شاید تیمار یک نفر مانند پدرم؟ من حتی نمی توانستم آدمی که ممکن بود روزی «تو» وجودِ «من» بشود را تصور کنم.» سرنوشت ثالث: زیاد تیز شدن
در منفصل سوم و آخر این کتاب، میشل که حالا بانوی اول آمریکا شده از عمر جدیدش در کاخ سفید و چالش هایش در این دوران به عنوان بانوی اول می گوید که دربرگیرنده سفرهای او، فعالیت هایش و البته تجربیاتش در این عهد است.
«روز مبدا مدرسه من و باراک بوسیله همراه مالیا و ساشا زود صبحانه خوردیم و پس ازآن پالتوهای زمستانی موجودی را تنشان کردیم. باراک نتوانست جلوی خود را بگیرد و در تک کنار آمدن با روز نخست مبدا دبیرستان ی جدید سفارش هایی به آن ها کرد و گفت مدام لبخند بزنند، مهربان باشند و بوسیله حرف معلم هایشان گوش کنند. در نهایت وقتی دخترها مشغول انداختن کوله پشتی های بنفش خویشتن بودند، باراک افزودن کرد: و قرن در صد حزن دست تو بینی تون نکنین.» آیا این کتاب برای شماست؟
زندگی میشل سراسر تلاش برای بهتر شدن است که می تواند بسیار الهام حصه باشد به ویژه برای، زنان، دختران و کسانی که دریافتن می کنند در جایی که هستند بخاطر رسیدن به اهداف شان با محدودیت روبه رو هستند. چنانچه بوسیله دنبال یک خودزندگی روزنامه جذاب و وحی مقدر شدن هستید، تاریخچه شدن، انتظارات شما را برآورده خواهد کرد. بخش هایی از تاریخ
یک نگاه به صورت های درون حجره کافی بود تا بفهمم علی رغم توانایی هایی که این دخترها دارند، باید برای دیده شدن در جامعه حسابی تلاش کنند. می دانستم باید تمام رفتار های کلیشه ای که توسط اجتماع به آن ها القا می شود را پیاده شدن بزنند ؛ قبل از اینکه خودشان بتوانند شخصیت خود را تمجید کنند، اجتماع این حکم را بخاطر شان می کند و بخاطر همین می بایست با این تعریف ها بجنگند. آن ها می بایست با عواقب نامرئی فقر، زنانگی و تفاوت رنگ پوست مبارزه می کردند. باید تلاش خود را به کار می گرفتند تا صدای سندیت را به گوش برسانند، تحقیر نشوند و مورد ظلم واقع نگیرند. تا اینکه می بایست این مبارزه را اندوه می آموختند. در امتداد بخوانید: شناساندن کتاب عاشقی به سبک ون گوگ
مطالعۀ سرگذشت افراد از جوامع گوناگون، آموزنده و البته وحی بخش است و نمی توان برای توصیف لذتی که از بی آرامی عین پنداری با زندگی این افراد و تجربیات سندیت حیات دارد، تعبیر ای یافت. «میشل اوباما» از این مشت افراد است که مطالعۀ زندگی نامه اش بسیار لذت بخش است. داخل ادامه بیشتر با کتاب «شدن» که روایتی از زندگی او به زبان خودش است، آشنا می شویم. شناسنامه کتاب
عنوان: شدن
ادیب: میشل اوباما
تعداد صفحات: ۵۵۱ درباره تاریخچه شدن
تاریخچه شدن بوسیله موجب اسم جذابی که بخاطر آن تفویض شده و البته محبوبیت نویسنده اش یعنی میشل اوباما که زمانی بانوی اول آمریکا بوده است، جزو پرفروش ترین تاریخ های نیویورک تایمز است. میشل اوباما دست بوسیله خامه شده تا در این کتاب ماجرایِ شُدَن های زندگی اش را بازگو کند؛ نایب شدن، نایب مهتر درمانگاه شدن، همسر شدن، پاپا شدن و داخل نهایت حزن بانوی اول آمریکا شدنش.
آنچه در سراسر کتاب مشاهده می شود روایت ساده و دلنشینی است که میشل از زندگی خویشتن تو دوران های متنوع زندگی اش دارد، او که در یک خانواده معمولی، آفریقایی-آمریکایی والبته متجاوز صمیمی و گرم به گیتی آمده و از همان ابتدای زندگی اش که مقارن با دهۀ شصت میلادی و اوج دعوا های مدنی سیاه پوستان آمریکا است، درمی یابد که برای رهایی از محدودیت ها باید بیشتر از یک سفید پوست تلاش یواش تا بتواند ایستگاه مناسبی در جامعه برای خود بسازد. خانوادۀ او که سلاله داخل دودمان فداکاری تبعیض نژادی بوده اند، تمام تلاش پایگاه را می کنند تا میشل و برادرش کِرِگ بتوانند در شرایط مناسبی و تو یک دانشگاه برومند تحصیل بخوانند و البته آینده انعام برای خود رقم بزنند. همه ی این ها باعث می شود تا میشل عضوی از قشر عادی جامعه باشد و عمر او برای بسیاری ملموس و قابل درک باشد.
نگاه زنانه و قلم زنانه از دیگر انفراد های بارز کتاب است که منجر به خلق یک تاریخچه با روایتی معدود شده. او که خود زیاد جزئی نگر است و پیوسته همه چیز را دامن دید دارد می کوشد تا این جزئیات و البته احساسش را در تمامی موقعیت ها به خواننده نقل مکان کند. جالب است که این جزئیات نه عزب زیاده گویی و خسته کننده نیستند بلکه بوسیله مخاطب درون درک بهتر وقایع کمک می کنند.
تاریخچه از سه گانه قسمت واقعی تشکیل شده که هرقسمت در چند فصل روایت می شود. سرنوشت های اصلی کتاب، غلام شدن، ماشدن و بیشتر شدن نام دارند. قسمت اول: من شدن
من شدن شامل روایتی از طفولیت تا شباب میشل است، یعنی زمانی که هنوز به مدرسه نمی رفته تا هنگامی که از دانشگاه پرینستون فارغ التحصیل شده و در یک شریک شدن حقوقی در شیکاگو مشغول بوسیله امر می شود. او در این تقدیر سعی کرده تا قوم اش، محله ای که در آن زندگی می کرده،شهرش، دبیرستان هایی که درون آن ها تحصیل خوانده والبته حال وهوای دوران دانشجویی اش را شرح دهد.
«او لبخندی سرسری پیاده شدن لب نشاند و با نگاهی عاقل اندر سفیه به من گفت: غلام مطمئن نیستم در بخاطر دانشگاه پرینستون کم قیمت باشی. به نظرم داخل نهایت قاهر شدم بوسیله آن مشاور تحصیلی مدال دهم که چندمرده حلاج هستم؛ چون جگر یا هفت ماه بعد، نامه ای در جعبه پستی ما انداخته شد که می گفت از دانشگاه پرینستون اجابت گرفته ام. من هیچ نفس به دفتر کارپرداز تحصیلی نرفتم تا بهش بگویم مرتکب اشباه شده است. این فقره خاصیت ای بخاطر هیچ کدام ما نداشت و تو عاقبت من نیاز نداشتم تا خویشتن را به او مدلل کنم. غلام فقط باید خودم را بوسیله خودم ثابت می کردم.» قسمت دوم: ما شدن
رویدادهای حصه ماشدن بوسیله دوران پس ازآن از آشنایی او با همسرش، باراک اوباما برمی گردد. در این فصل ماجرای ازدواج او با باراک حسین اوباما، دگرگونی شغل میشل از وکالت، کودک دارشدنش و دورانی که بوسیله همراه همسرش بخاطر پیروزی تو انتخابات ریاست جمهوری ولایت متحده آمریکا، تلاش می کنند را می خوانیم.
«آن زمان که من نه ساله بودم و هیچ چیز در مورد عشق، تعهد و فتح کردن دنیا نمی دانستم. تنها کاری که می توانستم بکنم، تخیل این بود که عشق چگونه است و در آینده چگونه آدمی ضابطه خواهد رسید تا کاری درنگ که چنین احساس عمیقی به او فاحش کنم. نکند راحتی بود مایکل جکسون بیاید؟ «خوزه کاردینال» از آویشن بیسبال کابز چطور؟ شاید تیمار یک نفر مانند پدرم؟ من حتی نمی توانستم آدمی که ممکن بود روزی «تو» وجودِ «من» بشود را تصور کنم.» سرنوشت ثالث: زیاد تیز شدن
در منفصل سوم و آخر این کتاب، میشل که حالا بانوی اول آمریکا شده از عمر جدیدش در کاخ سفید و چالش هایش در این دوران به عنوان بانوی اول می گوید که دربرگیرنده سفرهای او، فعالیت هایش و البته تجربیاتش در این عهد است.
«روز مبدا مدرسه من و باراک بوسیله همراه مالیا و ساشا زود صبحانه خوردیم و پس ازآن پالتوهای زمستانی موجودی را تنشان کردیم. باراک نتوانست جلوی خود را بگیرد و در تک کنار آمدن با روز نخست مبدا دبیرستان ی جدید سفارش هایی به آن ها کرد و گفت مدام لبخند بزنند، مهربان باشند و بوسیله حرف معلم هایشان گوش کنند. در نهایت وقتی دخترها مشغول انداختن کوله پشتی های بنفش خویشتن بودند، باراک افزودن کرد: و قرن در صد حزن دست تو بینی تون نکنین.» آیا این کتاب برای شماست؟
زندگی میشل سراسر تلاش برای بهتر شدن است که می تواند بسیار الهام حصه باشد به ویژه برای، زنان، دختران و کسانی که دریافتن می کنند در جایی که هستند بخاطر رسیدن به اهداف شان با محدودیت روبه رو هستند. چنانچه بوسیله دنبال یک خودزندگی روزنامه جذاب و وحی مقدر شدن هستید، تاریخچه شدن، انتظارات شما را برآورده خواهد کرد. بخش هایی از تاریخ
یک نگاه به صورت های درون حجره کافی بود تا بفهمم علی رغم توانایی هایی که این دخترها دارند، باید برای دیده شدن در جامعه حسابی تلاش کنند. می دانستم باید تمام رفتار های کلیشه ای که توسط اجتماع به آن ها القا می شود را پیاده شدن بزنند ؛ قبل از اینکه خودشان بتوانند شخصیت خود را تمجید کنند، اجتماع این حکم را بخاطر شان می کند و بخاطر همین می بایست با این تعریف ها بجنگند. آن ها می بایست با عواقب نامرئی فقر، زنانگی و تفاوت رنگ پوست مبارزه می کردند. باید تلاش خود را به کار می گرفتند تا صدای سندیت را به گوش برسانند، تحقیر نشوند و مورد ظلم واقع نگیرند. تا اینکه می بایست این مبارزه را اندوه می آموختند. در امتداد بخوانید: شناساندن کتاب عاشقی به سبک ون گوگ
- ۹۸/۰۳/۱۹
